شهدا شرمنده ایم

محفل محبین ائمه اطهار،شهدا،جانبازان،ایثارگران و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس

شهدا شرمنده ایم

محفل محبین ائمه اطهار،شهدا،جانبازان،ایثارگران و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس

خانوم شماره بدم؟؟؟؟


خانوووووووم….شــماره بدم؟؟؟؟؟؟
خانوم خوشــــــگله برسونمت؟؟؟؟؟؟؟
خوشــــگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلا” اهل این حرفـــــها نبود…این قضیه به شدت آزارش می داد
تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و
به محـــل زندگیش بازگردد.
روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت…
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد…خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند…
دردش گفتنی نبود….!!!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد…وارد حرم شدو کنار ضریح
نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن…
چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…
خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را
به خوابگاه برساند…به سرعت از آنجا خارج شد…وارد شــــهر شد…
امــــا…اما انگار چیزی شده بود…دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!
احساس امنیت کرد…با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب
شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد…
دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته…!

دهه فجر مبارک

فجر است و سپیده حلقه بر در زده است
روز آمده، تاج لاله بر سر زده است
با آمدن امام در کشور ما
خورشید حقیقت زافق سر زده است
دهه فجرمبارک

میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) مبارک

ای احمدیان به نام احمد صلوات

هر دم به هزار ساعت از دم صلوات

از نور محمدی دلم مسرورست

پیوسنه بگو تو بر محمد صلوات

"میلاد با سعادت پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) بر شما مبارک باد"


آغاز امامت یوسف زهرا


ای منتظران گنج نهان می آید
آرامش جان عاشقان می آید
بر بام سحر طلایه داران ظهور
گفتند که صاحب الزمان می آید
*آغاز امامت مولایمان حضرت مهدی(عج) مبارک*

چهار فصلمان تقدیم شما

شرمنده ی شمائیم

ای لاله های سرخ گردن فراز

قطره قطره ی خونتان

دشت هایمان را

بی نیاز از باران کرد


هنوز از دل این خاک مقدس

پلاک هایتان را

بیرون کشیده و بر گردن می آویزیم


ای پرچم های همیشه در اهتزاز

این خاک دلیر پرور

بی نام و نشان شما

هویتش گم خواهد شد


بعد از شما

دیگر هیچ حرامی

جرات و جسارتی دیگر نیافت


ای نگاهبانان همیشه بیدار این دیار سرخ

چهار فصلمان تقدیم شما


شعر از : محمد سعید بهوندی

حجاب

می خوام با خواهرام درد و دل کوتاهی کنم و بس...

چادر مشکی تو،برایت امنیت می آورد،خیالت راحت،گرگ ها همیشه به دنبال شن قلرمزی هستند...

خواهرم باور کن زیبایی تو ارزش داره،متانت و وقار و حیای تو ارزش داره.با پوشش بد و بی اغتنایی به حجاب این ارزشو کم نکن

تو دختر بانو فاطمه ای،بانو دوست داره دختراش عفتشون رو حفظ کنن